لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکن
*
بوق نزن ژیان میخورمت
بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بی سوادم
پشت یه ژیان هم نوشته بود
جد زانتیا
قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر